دانشجویان رشته مدیریت امور فرهنگی جهاد دانشگاهی بندرعباس

این وبلاگ فضائی است برای تبادل دانش میان اساتید و دانشجویان رشته مدیریت امور فرهنگی جهاد دانشگاهی بندرعباس

دانشجویان رشته مدیریت امور فرهنگی جهاد دانشگاهی بندرعباس

این وبلاگ فضائی است برای تبادل دانش میان اساتید و دانشجویان رشته مدیریت امور فرهنگی جهاد دانشگاهی بندرعباس

دروس ترم سوم - تکنولوژی و فرهنگ

با سلام و احترام حضور دوستان عزیز...

 

تکنولوژی و فرهنگ

استاد گرامی سرکار خانم    پورطرق

تکنولوژی مرحله طبیعی علم است. تکنولوژی متفاوت از علم است. جامعه شناسی علم و تکنولوژی را تا حدی یکی می داند.

ارتباط علم و تکنولوژی و جامعه و همچنینی ارتباط آن با افراد چگونه است؟

رابطه علم و تکنولوژی از 2 دیدگاه ذیل قابل بررسی است تکنولوژی ادارمه تکمیل علم است علم منظور عام و علوم طبیعی و دقیقه است تکنولوژی یک حوزه متفاوت از علم ایت نزدیک به هم هستند اما یکی نیستند، از هم جدا هستند ولی نزدیک به هم هستند

و علم جامعه شناسی علم و تکنولوزی را یکی می داند و مباحثی را در این باره مطرح می کند با یک مثال که همان مثال وبری است و بر یک مقایسه تطبیقی و تاریخی را انجام داد  در حوزه هند و چین و مطالعه خاص بیشتر روی چین بود که تغییرات تکنولوژیک  که در چین مشاهده می شود  در همان دوره از یک امپراطوری مقتدری برخوردار بود  در صورتیکه در آن زمان اروپای غربی از تکنولوژی برخوردار نبود.

 چه شد که اروپای غربی به یک الگو تبدیل شد و آنرا بعنوان مدرن و پیشرفته می شناسند ذهنیت هائی که در همان دوره است مثل جنگ چین و ژاپن که ژاپن با اینکه جمعیت کمتری نسبت به چین داشت اما چین را شکست داد . علت پیروزی  ژاپن بر چین تکنولوژی جدید و سلاح هائی بود که علل پیروزی ژاپن بر چین بود همین امر باعث شد که چین بدنبال پیشرفت برود که در زمینه های اقتصاد و نظامی نیز پیشرفت های زیادی کرد و خود ش را با زمانه همراه ساخت اما در زمینه فرهنگی و اجتماعی سعی کرد که حالت سنتی خودش را حفظ نماید.به همین طریق توانست بین تکنولوژی و فرهنگ کشورش یک رابطه بسیار خوبی را بوجود بیاورد که هم سنت ماندگار و هم پیشرفت تکنولوژی داشته باشد. به این طریق تضادی که بین تکنولوژی و فرهنگ در جامعه بوجود می آید را مورد کنترل قرار داد. در این مقوله در واقع کشورهائی که از لحاظ تکنولوژی و فرهنگی و سیاسی موفق خواهند بود که روش چین را در مورد اداره کشور دنبال نمایند.

مارکس

 مارکس معتقد است که  بین تکنولوژی و جهان با هم مرتبط بوده  و بین اقتصاد و فرهنگ ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. وی  بناهای ذهنی را  به 2 بخش روبنا و زیربنا تقسیم بندی می کند او معتقد است : این زیربناست که روبنا را می سازد تکنولوژی وسایل تولید است و ساختارهای یک جامعه را تشکیل می دهد هرچه چرخه تقیسم کار در جامعه بیشتر باشد تکنولوژی پیشرفته تر می شود تقسیم کار باعث ایجاد یک نوع از خود بیگانگی در کار و تولید است و از نتیجه کارمزد اطلاعی ندارد. ابزار و وسایل تولید عاملیت از انسان را به ماشین داده است و تعیین کننده روابط و اندیشه ها  ماشین است باید عاملیت از ماشین به انسان داده شود.

وی همچنین معتقد استذات جامعه شناسی این است که نقد کند و همچنین بدنبال یافتن نقاط ضعف باشد و می گوید راه برگشت عاملیت به انسان انقلاب است و جامعه انسانی تر می باشد.

کارگران فکری به مهندسین گفته می شود که  مالک آنها سرمایه داران هستند.

مانفورد

مانفورد مشهوریتش بخاطر نقد اجتماعی سیاسی تجدد و پیشرفت تکنولوژی و مدرنیته   و نگاه انتقادی بدست آورد. وی می گوید تکنولوژی پیشرفت کرده و کشورهای صنعتی و مدون توسعه یافته اند چرا کشورهای دیگر پیشرفت نکرده اند مگر آنها تمدن نداشته اند؟ ایده ها مثل ماشین که باعث شد اروپا صنعتی شود و کشورهای دیگر نشوند انقلاب صنعتی از قرن نوزده باعث تغییرات و تحولاتی شد که نظم را از بیرون به جز درون از ماشین گرفته  شد نگاه ماشینی بود مانند فیلم چارلی چاپلین هیچ چیزی نمی تواند جلوی ماشین را بگیرد نظم ماشینی بود.

فرهنگ غربی مورد علاقه تمام کشورها شد و آنها جذب ماشین شدند و غرب به عنوان الگو و مدل جهانیان شد و این تکنولوژی  در اختیار تمام مردم قرار نگرفت  و صاحبان وسایل تولید و حاکمان بیشتر توانستند مردم را تحت سلطه خودشان بگیرند.

در این شرایط انتقال عاملیت به تکنولوژی و ماشین داده شد و احساس مالکیت کرده و روابط اجتماعی را تکنولوژی تعیین می کند.

در ارتباط با نقاط مثبت تکنولوژی تاثیرات و تبعات منفی تکنولوژی در حوزه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و در حوزه  خرد و کلان جامعه شناسی مورد بررسی قرار می گیرد.

اندیشه های مارکسیستی  نگاه آنها به تکنولوژی اقتصاد و شیوه  و وسایل تولید

اندیشه های دورکیمی نگاهش نسبت به تکنولوژی، تفکیک اجتماعی و جوامع ابتدائی و نوین مورد بررسی قرار می دهد.

وبر

تمام ارزش ها در اروپا شکل گرفت نظام ارزشی از کاتولیک به پروتستانی تغییر یافت اگر دیگر تمدن ها می خواهند به شکل جامعه غربی برسند باید اندیشه های مذهبی خود را مورد بررسی قرار دهند. همه اینها اگر نظریه پردازان مختلف را در نظر بگیریم نقش و مکانیزم تکنولوژی در جامعه را از دیدگاه و جاهای مختلف و همه را بصورت کلی مورد بررسی قرار نداده، بیشتر رویکرد انتقادی دارد و از یک منظر و زاویه مورد بررسی قرار گرفته و بحث تکنولوژی

بعضی ها در مورد تغییرات اجتماعی و تاثیر تکنولوژی در تغییرات اجتماعی مثل مارکس اقتصاد و تکنولوژی را زیربنا و بعضی ها در مورد سازمان های اجتماعی هویتی و بعضی ها عام نگر و یک احکام کلی را مد نظر قرار نمی دهند.

بعضی در مورد فن تکنولوژی اهمیت زمان و مکان در جامعه را مورد بررسی قرار می دهند چه در سطح خرد و چه در سطح کلان نگاه مستقلی ندارند و انتقادگرا هستند .

نتیجه این نظریه پردازان این است که تکنولوژی خوب است باید ببینیم چگونه استفاده می شود مثل انرژی هسته ای اگر برای ساخت سلاح ساخته شود بد است و برای مواردی خوب است.

نظریه پرداز دیگری که یک رویکرد انتقادی دارد و کتابی تحت عنوان جامعه و تکنولوژی دارد ژاک الول است

ژاک الول

الول معتقد است تکنولوژی باعث تضعیف کلی اختیارات فرد و انسان می شود و انسانهای ابتدائی تحت جبر اجتماعی بودند انسانهای مدرن مخلوق و مقهور تمدن و تکنولوژی است . برای این انسان مدرن چیزی که وجود دارد فن و تکنیک است که او را به حرکت درمی آورد. در تمام حوزه های انسانی نفوذ کرده که جزئی از انسان شده، نتیجه این فرایند روح انسانی دچار فقر می شود.

وی همچنین معتقد است که فن (فنون) در تمام زمان های تاریخ وجود داشته و حضور او کمرنک و پررنگ شده، در جوامع گذشته تکنیک وجود داشته و خودش را در مصنوعات ساده نشان داده و شکل پیدا کرده  و بصورت فیزیکی خودش را نشان داده است

اما امروزه  فن بصورت مجرد و ریاضی درآمده، فقرا بصورت فیزیکی طوری رشد کرده که در روش های زندگی نیز از فن استفاده می کنیم عاملیت از انسان به تکنولوژی تغییر کرده عاملیت باید تغییر کند وبه انسان برگردانده شود.

ایوان الیچ

معتقد است تغییرات اجتماعی ناشی از تکنولوژی و تبعاتی ایت که از تکنولوژی به وجود می آید . وی هم رویکرد انتقادی دارد و معتقد است که تکنولوژی وضعیت اجتماعی سیاسی افراد  را متحول کرده، تکنولوژی کمبودها را از بین می برد و از کمبودها رها می شود، روح انسانی دچار فقر شده است، انسان گذشته کشاورز و روستائی خود کفا بوده و خانواده تمام کارکردها را  داشته، این تکنیک در جوامع مختلف بوده اما امروزه حضور پر رنگ تری در جوامع دارد، اما انسان امروزی محروم شده از کارکردهائی که از گذشته دارد انسان امروزی برای مریضی محتاج پزشک است و برای مهارت های زندگی باید آموزش کسب کند حتی اگر پدر و مادر هم تحصیل کرده باشند باز هم بچه احتیاج به آموزش دارد و برای ارتزاق و معیشت باید کار کند و مزد بگیرد و همچنان محتاج است و کمبودها رفع نمی گردد. یک جامعه مسرور چه جیزهائی باید داشته باشد.تکنولوژی به خودی خود مقید است و نه مخرب و مثال هائی از این دست.

 

 

نظریه پردازان حوزه تکنولوژی رویکرد انتقادی نسبت به حوزه تکنولوژی دارند

 

مارکوزه

نظریه پرداز مکتب فرانکفورت است وی می گوید ذهنیت حاکم بر جامعه (دنیای مدرن) چگونه است؟ انسان در مقابل رسانه مسخ شده است و مطابق میل آنها حرکت می کند. انسان چند بعدی به انسانی تک بعدی تبدیل شده است.

عقلانیت صوری : کنشی که معطوف به هدف است.

  علم تکنولوژی و اجتماعی Since Tecnology Socialis  

ابعاد مهم در تکنولوژی:

الف) ذهن عاملان: دانشمندان، تکنوکراتها و مهندسین

ب) جنبه های تکنیکی : فنون و دانش

پ) جنبه های سیاسی و اقتصادی و نیروهای دخیل در سیاست و اقتصاد. دستاوردها و انتظارات همگی از جنبه های سیاسی واقتصادی است

ت) جنبه فرهنگی: الگوها

ث) واقعیت های محیطی

همه این عوامل می تواند مانند سدی برای تکنولوژی باشد یا کاتالیزوری برای پیشرفت تکنولوژی باشد.

 

رویکردهای عمده بر جامعه شناسی تکنولوژی

الف) رویکردهای جبری (جبر تکنولوژیک): آنان معتقدند تاثیرات تکنولوژی با قدرت وارد زندگی انسان شده و انسان را با خودش همراه می کند مثل کامپیوتر که ذهن و فکر بچه ها را عوض کرده، تلویزیون افکار عمومی را دستکاری کرده، تکنولوژی قدرت رهبران را مسخر کرده، ارکان مقاومت در مقابل تکنولوزی وجود ندارد، قدرت تکنولوژی را ماورائی می دانند.

ب ) زمینه های اجتماعی

پ)رویکرد سنتزی ( ارتباط متقابل میان جامعه و  تکنولوژی) هم صاحبان ثروت و مصرف کنندگان و هم تکنولوژی در بوجود آمدن تکنولوژی موثر هستند.

ت)افزایش رفاه اجتماعی: هرقدر تکنولوژی گسترش یابد رفاه اجتماعی(خیرکثیر) آن کوتاهی و مصائب تکنولوژی را پوشش می دهد. قدرت تکنولوژی در تمامی حوزه های مشهود و پیداست در عین حال که شاهد پیشرفت تکنولوژی هستیم دسترسی به بسیاری از اطلاعات در برخی از حوزه ها مثل رسانه قابل دسترسی و تخریب (نابودی) است. در واقع قدرت  و توانمندی در حوزه اطلاعات و اندیشه است که اسباب قدرت قدرت هستند.

ث) شکل گیری تکنولوژی اجتماعی: زمینه های اجتماعی است که زمینه ساز توسعه تکنولوژی است.

 

تاثیرات تکنولوژی بر فرهنگ

تکنولوژی تاثیرات متعددی بر فرهنگ جوامع مختلف داشته است بعنوان نمونه  می توان به تغییرات تکنولوژی بر شهر بندرعباس، ساختمان سازی، تغییر سبک زندگی مردم و تعاملات دیروز مردم با امروز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد